از زبان دختر جوان ، قربانی رسانه های غربی !

جبهه سایبری صفر و یکی ها

/ افسر جنگ سایبری در سه شنبه 20 آبان 1393 / تعداد بازدید : 825

 

آثار و آسیب های ماهواره ، جبهه سایبری صفر و یکی ها

 

در زیر سرگذشت دختری را می خوانید که  ناخواسته یکی از قربانیان رسانه های غربی شده است؛
 
زهرا 25 ساله دختری که از شدت ناراحتی سرش را پایین انداخته است

و سرگذشت تلخ و ناگوارش را برای ما چنین شرح می دهد ...

 

 

 

وقتی خدا فراموش می شود

از زمانی که یادم می آید در فقر و نداری بودیم. تا به 17سالگی رسیدم. پدرم کم کم داشت ترقی می کرد و وضع زندگی مان داشت خوب می شد. تا اینکه ما روزهای نداری را فراموش کردیم. فراموش کردیم زمانی را که پدرم ما را برای نماز صبح بیدار می کرد. هنوز صدای اذان پدرم در گوشم زنگ می زند.


ماهواره آمد؛ چادر رفت

کم کم فرهنگ زندگی مان تغییر کرد. سبک زندگی مان مثل غربی ها شده بود. از زمانی که گیرنده ماهواره به خانه ما آمد، فرهنگ لباس پوشیدن ما نیز تغییر کرد. تا به آن زمان ما چادری بودیم. اما بعد از مد برداشتن از لباسهایی فرنگی ما بد پوشش شدیم. به جای بیدار شدن برای نماز صبح، اذان صبح می خوابیدیم و تا آن موقع به اصطلاح شب نشینی می کردیم.


ماجرای دانشگاه و دوستی های دختر و پسر

هر روز با پسر جدیدی دوست می شدیم. روزی با سعید آشنا شدم. در دانشگاه سعید دوسال جلوتر از من بود. او اظهار می کرد که مرا دوست دارد و قصد ازدواج با من را دارد و من باورم شده بود. در این مدت پدر و مادرم با هم اختلاف پیدا کرده بودند و مادرم برگشته بود شهرستان و پدرم هم به خانه نمی آمد؛ من بودم و خواهرم. روزی سعید مرا به مراسم پایان تحصیلی اش دعوت کرد من هم رفتم.


یک مهمانی مختلط؛ آغازی بر مشروب خواری

مراسم مختلط بود. من هم بدم نمی آمد که مثل خارجی ها در یک مراسم مختلط شرکت کنم. در آنجا بود که به تعارف سعید برای اولین بار مشروب مصرف کردم. انگار با چیزی کوبیدن بر سرم. همه چیز طور دیگری بود. کم کم به خوردن مشروب عادت کردم و به قول بچه ها شدم الکلی. پولم کفاف مشروبات را نمی داد. از سعید خواستم تا ارفاقی قایل شود و تخفیفی بدهد ولی قبول نکرد و گفت که بهتر است از مشروبات باز و یا الکل سفید مصرف کنی قبول کردم.


اعتیاد به الکل بهانه ای برای آغاز بزهکاری

ماهها گذشت اگر الکل به بدنم نمی رسید تمام وجودم می لرزید و دستانم چنان لرزشی پیدا می کرد که حتی نمی توانستم لیوان در دستم بگیرم. اوضاع به همین منوال بود. سعید و دوستانش به خانه ما می آمدند و هر عمل خلافی که دلتان بخواهد در خانه ما انجام می گرفت.


وقتی خانه تبدیل به مخروبه می شود

سعید  پیشنهادی داد که نمی شد ازش گذشت. سعید گفت دوستان من که هر روز می آیند بهتر است ازشان پول بگیریم تا خرجمان نیز در بیاید. برای اینکه کسی شک نکند صیغه نامه ای جعل کردیم و شدیم زن و شوهر.  پول خوبی گیرمان می آمد. غافل از اینکه این ننگ اول دامن خودم را خواهد گرفت.


دنیایی که روی سرم خراب شد

روزی برای خرید رفته بودم بیرون؛ زود تر از موعد برگشتم و خواهرم و سعید را دیدم که با هم رابطه داشتند. دنیا روی سرم خراب شد. فهمیدم که اینها از چند ماه پیش باهم دوست شده اند زندگی دیگر برایم معنایی نداشت.


خودکشی و فرار از خانه، ادامه یک مسیر

رگ دستم را زدم. مرا به بیمارستان بردند از بخت بدم زنده ماندم. مادرم به خانه برگشت احتمالا پدرم نیز برگشته باشد. ولی من بی اطلاع هستم یک سالی می شود که از آن خانه جدا شدم و به تنهایی زندگی می کنم. با فرار کردنم از خانه اشتباه کردم. ولی کسی هم نگران یا ناراحت من نشد، کسی به سراغم نیامد.

من ماندم و ننگی بر پیشانی

من ماندم و دنیایی غم و تنهایی و دستانی لرزان و ننگی بر پیشانی..

منبع : دانا


نظرات شما عزیزان:

مهرنوش
ساعت15:25---13 آذر 1393
افسر جنگ سایبری وبلاگ خیلی خوبی داری .
منم یه وبلاگ دارم که لیست همه دوستام داخلشه ، بهشون پیشنهاد دادم وبلاگ افسر جنگ سایبری را ببینند ، تو هم وبلاگت رو توی این لیست لینک کن ، کار خیلی راحتیه ، اینجوری بازدید وبلاگت خیلی زیاد میشه...

http://www.mehrnooosh.loxblog.com


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








:: موضوعات مرتبط: شبکه های اجتماعی , آرشیو اخبار , فضای سایبری , ,

درباره ما


جنگــ امروز جنگــ صفر و یکی هاستــ !
  • ناحیه کاربری


    • عضو شوید


      نام کاربری
      رمز عبور

      :: فراموشی رمز عبور؟

      عضویت سریع

      نام کاربری
      رمز عبور
      تکرار رمز
      ایمیل
      کد تصویری
  • عضویت در خبرنامه

    • براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود...



  • آمار بازدید

    • آمار مطالب

      :: کل مطالب : 47
      :: کل نظرات : 9

      آمار کاربران

      :: افراد آنلاین : 1
      :: تعداد اعضا : 25

      کاربران آنلاین


      آمار بازدید

      :: بازدید امروز : 9
      :: باردید دیروز : 125
      :: بازدید هفته : 134
      :: بازدید ماه : 407
      :: بازدید سال : 1141
      :: بازدید کلی : 44854
بچه های قلم پایگاه شهید آوینی کلیپ روشنگری حزب الله سایبری شاهین نا پیروان ولایت عمارنامه

:: کلیپ برتر

---------------------------------------

×
کلیپ برتر

:: حمایت از ما

جبهه سایبری صفر و یکی ها

-------------------------------------
جبهه سایبری صفر و یکی ها

×
حمایت از ما

:: تبلیغات

جبهه سایبری صفر و یکی ها

×
تبلیغات